پیام خود را بنویسید
دوره 13، شماره 2 - ( تابستان 1402 )                   جلد 13 شماره 2 صفحات 227-204 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Rostampisheh M, Arbabi Sabzevari A, Navidi Majd F. Assessing the Architectural Compatibility of Urban Buildings With Passive Defense Principles in Eslamshahr City. Disaster Prev. Manag. Know. 2023; 13 (2) :204-227
URL: http://dpmk.ir/article-1-612-fa.html
رستم پیشه مریم، اربابی سبزواری آزاده، نویدی مجد فرشته. تبیین سازگاری معماری ساختمان‌های شهری با اصول پدافند غیرعامل (مورد مطالعه: شهر اسلامشهر). دانش پیشگیری و مدیریت بحران. 1402; 13 (2) :204-227

URL: http://dpmk.ir/article-1-612-fa.html


1- گروه معماری و شهرسازی، دانشکده فنی‌مهندسی، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
2- گروه جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری، دانشکده علوم پایه، واحد اسلامشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
متن کامل [PDF 13470 kb]   (207 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (685 مشاهده)
متن کامل:   (368 مشاهده)
مقدمه
امنیت، به‌عنوان یکی از چالش‌های مهم مناطق شهری (فریش، 2009) و یک راهبرد مهم در شهرسازی و ساخت‌وسازهای شهری (وودوارد‌، 2009) به شمار می‌رود. از‌نظر راتین، «از‌جمله مهم‌ترین وظایف مدیریت بحران، انجام اقداماتی در چارچوب مدیریت شهری، برای رهایی از مشکلات ناشی از بروز حوادث طبیعی (و غیرطبیعی)، کاهش آثار سوء آن و آمادگی برای امدادرسانی و بهبود اوضاع است» (راتیین‌، 1990). با‌توجه‌به ساختار پیچیده و گسترده شهرها که به‌عنوان یک سیستم زنده و پویا، با تعاملات پیچیده شناخته ‌شده است، نقش مدیریت شهری در تأمین نیازهای ساکنین شهر و سازماندهی نیروهای شهری (خزائی و رضویان، 2012) جهت تأمین امنیت شهری، بیش‌ازپیش مورد توجه قرار گرفته است. رویکرد پدافند غیرعامل به‌عنوان یکی از راهبردها و رویکردهای مهم امنیت ساختمان‌های شهری مطرح شده است که در‌حقیقت، مجموعه‌ای از برنامه‌ها و اقدامات، جهت مقابله با تهدیدات (گیدنز ، 2000)، نحوه کاهش تهدیدات طبیعی و انسانی، کاهش خسارات، بهبود امنیت فضاهای انسانی و حفاظت از آن است (مشبکی اصفهانی، 2015). در ارتباط با نقش امنیت و پدافند غیرعامل در جغرافیای شهرها، وودوارد (2009) به مسئله جغرافیای نظامی و نقش عوامل جغرافیایی در فرایند دفاع و حمله پرداخته و موضوعات و چالش‌های جدید را بررسی کرد و فریش (2009) نیز در همین سال موضوع ارتباط بین جغرافیا و فرایندهای دفاعی و نظامی را مورد بررسی قرار داد. بافت هر شهر یا همان شکل، اندازه و چگونگی ترکیب کوچک‌ترین اجزای تشکیل‌دهنده شهر نیز در میزان مقاومت شهر در برابر تهدیدات مؤثر است و بر‌این‌اساس، معماری شهری و سازگاری آن با اصول دفاع غیرعامل، نقش مهمی در تأمین امنیت ساختمان‌های شهری دارد. اساساً در معماری شهری که بر ایمنی و دفاع غیرعامل متمرکز می‌شود، بر ترکیب فضاها از‌نظر نوع نور، بافت، فرم، ایجاد خلاقیت در تولید و سازمان‌دهی خلاقانه فضا (ناکابایاشی‌، 2009) طراحی ورودی و خروجی‌های ساختمان‌ها، دید ساختمان، جهت‌گیری ساختمان، وضعیت دسترسی، فضاهای پیرامون ساختمان‌ها (لافلم‌، 1999) تأکید می‌شود. در چند دهه گذشته پژوهشگران ارتباطات بین دفاع غیرعامل و معماری در مناطق شهری را مورد بررسی قرار دادند. از‌جمله سرا (2012) و هاگبرگ (2012) در پژوهش‌هایی، ارتباط معماری با شهرسازی را تحلیل کرده‌اند. کامران و همکاران (2013) برنامه‌ریزی مسکن شهری را بر‌اساس اصول پدافند غیرعامل مورد بررسی قرار داده‌اند. «با‌توجه‌به موضوع امنیت و دفاع غیرعامل، الزامات معماری ساختمان‌ها در مراحل مختلف می‌تواند دربرگیرنده برنامه‌ریزی شامل مکان‌یابی و آرایش استقرار، موانع، پراکندگی و مدیریت ساخت و بهره‌برداری، معماری داخلی، فضاهای چند عملکردی، مرمت‌پذیری، نمای داخلی و خارجی ساختمان، ساخت شامل شبکه‌های زیرساخت، تأسیسات و استحکامات (اصغریان جدی، 2005)، طراحی ژئومتریک، دسترسی، پیش‌بینی فضاهای امن برای هر ساختمان (کامران و همکاران، 2003)، تمرکززدایی شهری، پراکندگی ساختمان‌ها و تأسیسات شهری، تقویت تأسیسات باارزش، استتار و پنهان‌سازی تأسیسات شهری، ساخت پناهگاه‌های شهری به‌ویژه مراکز اصلی شهر و داشتن تجهیزات هشدار خطر و مدیریت ریسک است. ناکابایاشی (2009) در پژوهشی، ارتباطات بین معماری و دفاع غیرعامل پرداخته است و معماری را به‌عنوان یک عامل قدرت معرفی کرده است. پژوهش‌های مختلف، نقش معماری را در دفاع غیرعامل در‌مورد انواع تهدیدات طبیعی یا انسانی بررسی کرده‌اند.
جیبکن و توگه (2010) تحقیقاتی بر روی هندسه ساختمان و همچنین تأثیر محیط پیرامونی ساختمان در جلوگیری از رسیدن امواج انفجار به ساختمان را انجام دادند. همچنین جیولیانی (2000) ارتباط بین معماری و تأثیر طراحی ساختار سازه‌ها بر مقاومت لرزه‌ای بر‌اساس چندین مطالعه و پژوهش را بررسی کرده و نظریه‌ای را در ارتباط با معماری نواحی لرزه‌خیز ارائه کرده است. معماری پدافند غیرعامل در ساختمان‌های مسکونی و غیرمسکونی قابل‌تبیین است. برای مثال، رضازاده و ستاری (2017) طراحی فضای سبز معماری مراکز بهداشتی بر‌اساس پدافند غیرعامل را بررسی کردند. در این پژوهش به طراحی فضاهای چند‌کارکردی تأکید شده است که چند‌کارکردی در‌واقع استفاده از معماری شهری در زمان وقوع تهدیدات است. این فضاها باید به نحوی طراحی شوند که در برابر تهدیدات و بحران‌ها آماده باشند. با بررسی رابطه پدافند غیرعامل و معماری می‌توان گفت معماری پدافندی برای ساختمان‌های شهری در حال حاضر جهت آمادگی در برابر تهدیدها به 3 مقوله معماری، استحکام ساختاری و تأسیسات مربوط می‌شود. کامران و همکاران (2013) در پژوهشی مرتبط با دفاع غیرعامل با معماری، به این مقوله‌ها اشاره کرده‌اند. درمجموع، معماری پدافند غیرعامل تأثیرات مهمی در توسعه شهری از‌جمله کاهش ناهنجارها، مدیریت ناهنجاری‌های اجتماعی، تهدیدات طبیعی و انسانی و جرائم شهری (غیبی و نیکپور، 2015) دارد. 
در معماری پدافند غیرعامل ساختمان‌های شهری، درجه سازگاری معماری ساختمان‌ها با اصول دفاع غیرعامل، یکی از مهم‌ترین مسائل در این حوزه به شمار می‌رود. معماری سازگار با اصول ایمنی با عنوان معماری سبز یا معماری پایدار شناخته‌ شده است. یوسف محمد (2018) در پژوهشی، معماری زیستی را موردمطالعه قرار داده و ایجاد یک سیستم پدافند غیرعامل برای پوسته ساختمان‌ها را پیشنهاد داد. راغب و همکاران (2016) در ارتباط با معماری سبز یا معماری پایدار و مفهوم پایداری به مطالعه و پژوهش پرداختند. در معماری سبز، طراحی مکان پایدار، حفاظت و کیفیت آب، انرژی و محیط، کیفیت محیط بیرونی و حفاظت مواد و منابع به‌عنوان اصول اصلی شناخته می‌شوند (راغب و همکاران ، 2016). بر‌این‌اساس، علاوه‌بر سنجش وضعیت پایداری معماری ساختمان‌ها از منظر اصول دفاع غیرعامل، ارائه راهبردها و الزامات مؤثر برای توسعه آتی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. بر همین اساس مدیریت شهری توجه ویژه‌ای بر ارائه راهبردهایی در جهت ارتباط و پیوند بین معماری شهری با دفاع غیرعامل و امنیت شهری در مناطق مختلف داشته است. برای مثال غیبی و نیکپور، 2015 راهبردهای پدافند غیرعامل در معماری نواحی قدیمی شهر کرمان در ایران را بررسی کردند. این استراتژی‌ها بیشتر بر راهبردهای تهاجمی جهت مقابله با تهدیدات خارجی و دشمن تأکید داشتند. مشبکی اصفهانی (2015) نیز الزامات و استانداردهای طراحی معماری در پدافند غیرعامل را مورد بررسی قرار داده است.
بررسی ادبیات پژوهش و مجموعه مطالعاتی که در حوزه سازگاری معماری سازه‌های شهری با اصول دفاع غیرعامل صورت گرفته است، بیانگر ضعف و کاستی تبیین سازگاری معماری شهری با اصول دفاع غیرعامل در قالب یک مدل سیستمی است که مؤلفه‌ها و عوامل مؤثر در معماری پدافند غیرعامل را بررسی کرده و بازتعریفی از بازیگران این حوزه ارائه کند. از طرف دیگر عمده پژوهش‌های انجام‌شده به‌صورت موردی و منفرد به این حوزه اشاره کردند. درحالی‌که به نظر می‌رسد حداقل در کشور ایران و به‌ویژه در مناطق حاشیه‌ای شهرهای بزرگ، معماری ساختمان‌های شهری دارای ضعف‌های مطالعاتی و ساختاری است و خلأ یک مدل که تبیین‌کننده ساختار و چشم‌انداز مفهومی سازگاری معماری سازه‌های شهری با اصول دفاع غیرعامل باشد، کاملاً محسوس است. شهر اسلامشهر، در نزدیکی شهر تهران، محل استقرار برخی صنایع و خدمات پیرامون شهر تهران است. این شهر در سال‌های اخیر، جمعیت زیادی از مناطق پیرامون را به خود جذب کرده است. همین مسئله موجب افزایش ساخت‌وسازهای شهری و توسعه ساختمان‌های شهری شده است. در کنار عوامل و پارامترهای مختلفی مانند رفاه شهری، دسترسی، میزان نزدیکی به کاربری‌های سازگار، دسترسی به خدمات شهری و غیره که بر نحوه طراحی و ساخت و معماری ساختمان‌های شهری اسلامشهر باید مدنظر قرار گیرد، یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار در این زمینه، مسئله امنیت ساختمان‌های شهر در برابر تهدیدات طبیعی و انسانی است. قرار گرفتن بر سر راه‌های ارتباطی مهم به‌منظور جابه‌جایی کالاها و مسافرین و همچنین خط ایستگاه قطار، بر اهمیت این مسئله افزوده است. بررسی و ارزیابی اصول معماری و فرم و طراحی ساختمان‌های شهر اسلامشهر از منظر سازگاری با اصول پدافند غیرعامل، می‌تواند در تبیین امنیت این ساختمان‌ها و در صورت لزوم، اصلاح و بهبود نواقص بسیار تأثیرگذار باشد. از‌این‌رو هدف پژوهش حاضر ارائه یک مدل تبیین‌کننده ارتباط بین معماری ساختمان‌ها با اصول دفاع غیرعامل است که بتواند در تدوین چشم‌انداز و برنامه‌ریزی امنیت شهری مرتبط با اصول و ضوابط معماری تعیین‌کننده باشد. به عبارتی دیگر هدف پژوهش به ‌نوعی مشارکت در دانش نظری حوزه معماری دفاع غیرعامل شهری از‌طریق بازتعریفی از مقوله‌های مؤثر، روابط و جایگاه آن‌ها و ارائه مدل بهینه است. بر همین اساس، مدل تحلیلی و مفهومی این پژوهش که در‌واقع ترکیب و تلفیقی از مجموعه عوامل و مؤلفه‌های مرتبط با معماری و دفاع غیرعامل شهری است در تصویر شماره 1 ارائه شده است.




روش‌

محدوده موردمطالعه

 شهرستان اسلامشهر با مساحتی معادل ۲۰۸ کیلومتر مربع و با ارتفاع ۱۱۶۵ متر از سطح دریا در مختصات 51 درجه و 10 دقیقه تا 51 درجه 22 دقیقه و 30 ثانیه طول شرقی و در عرض ۳۰،۴۲،۳۴ تا ۳۰،۲۷،۳۵ واقع شده است. شهر اسلامشهر، مرکز شهرستان اسلامشهر واقع در استان تهران است که در ۱۲ کیلومتری جنوب شهر تهران واقع شده ‌است و از‌طریق بزرگراه‌های قدیم و جدید تهران ساوه و همچنین آزادگان و احمدآباد مستوفی قابل‌دسترسی است. فاصله آن تا مرکز شهر تهران حدود ۱۵ کیلومتر است. این شهرستان از شرق و جنوب به ری از غرب به رباط کریم و از شمال غرب به شهریار محدود است (سازمان جغرافیایی کشور، مرکز پژوهش‌ها ، 1395) (تصویر شماره 2). اسلامشهر در اثر عوامل اثرگذار در سطح ملی و منطقه‌ای به‌ویژه قرارگیری در حوزه نفوذ شهر تهران به مهم‌ترین و بزرگ‌ترین کانون جذب مهاجران به تهران تبدیل شده است. طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار ایران این شهرستان در سال ۱۳۹۵، ۵۴۸۶۲۰ نفر جمعیت داشته است. این شهر به‌عنوان یکی از ضربه‌گیرهای اصلی سیل مهاجرت‌ها به شهر تهران نقش اساسی داشته است.




داده‌ها
داده‌های مورد استفاده برای پژوهش حاضر شامل 2 گروه مجزا از داده‌هاست:
الف) داده‌های مرتبط با معماری ساختمان‌ها: این متغیرها شامل شکل و فرم ساختمان‌ها، تعداد طبقات، وضعیت دسترسی به پناهگاه، وضعیت ورودی و خروجی ساختمان‌ها، راه‌پله‌ها، طراحی و شکل درب‌ها و پنجره‌ها، چشم‌انداز و نمای ساختمان‌ها، کف مسیرهای حرکتی، وضعیت فضاهای حساس ساختمان‌ها، نوع بلوک‌های پیرامون، عرض معابر منتهی به ساختمان‌ها، وضعیت معماری تأسیسات ساختمان‌ها، محوطه‌های ساختمان‌ها، معماری سقف ساختمان‌ها، نوع مصالح بلوک‌ها و غیره خواهد بود.
ب) داده‌های مربوط به اصول و پدافند غیرعامل: این متغیرها شامل معیارهای و ضوابط پدافند غیرعامل شامل تراکم ساختمان‌ها، فشردگی کاربری‌ها، حیاتی بودن کاربری‌ها، فواصل بین ساختمان‌ها، وضعیت پوشش، وضعیت استتار و اختفا، کاربری‌های پیرامون، دسترسی به خدمات، توپوگرافی و غیره است.
میزان سازگاری و انطباق بخش‌های مختلف معماری ساختمان‌ها و بلوک‌های شهری با کلیت اصول پدافند غیرعامل شهری مورد تحلیل و تبیین قرار گرفت. هچنین متغیرهای نهایی پژوهش از‌طریق روش‌های مذکور، شناسایی شده و سپس از‌طریق ابزارهای لازم، ارزیابی شدند.

روش تحقیق
 این تحقیق، از‌نظر هدف، یک تحقیق کاربردی به شمار می‌رود و از‌نظر ماهیت داده‌ها، این پژوهش یک تحقیق کمی‌کیفی است و از‌طریق گردآوری داده‌ها و تحلیل آن‌ها با روش‌های کمی و کیفی، نتایج ارائه شده‌اند. داده‌های مورد‌نیاز از طریق 2 روش زیر به دست آمده‌اند:

روش کتابخانه‌ای‌اسنادی
 از این روش برای بخش‌های زیر در پژوهش استفاده شده است:
1. شناخت مبانی و ادبیات پژوهش و سیر مطالعات مرتبط با معماری شهری و پدافند غیرعامل و امنیت شهرها؛
2. شناخت وضع موجود شهر اسلامشهر و کاربری اراضی شهری و ویژگی‌های معماری ساختمان‌ها و بلوک‌های شهری؛
3. تدوین و تعیین متغیرهای پژوهش جهت ارزیابی میزان سازگاری با ایمنی شهری؛
4. شناسایی عوامل درونی و بیرونی مؤثر در معماری شهری اسلامشهر در چارچوب پدافند غیرعامل.

روش میدانی
در این روش‌ها، با استفاده از ابزارهای مصاحبه، پرسش‌نامه و مشاهده اقدام به گردآوری داده‌ها شد. از‌طریق این روش، بخش‌های زیر در پژوهش مورد بررسی قرار گرفت:
1. بررسی وضع موجود کاربری اراضی شهری اسلامشهر و وضعیت بلوک‌ها و ساختمان‌های شهری؛
2. شناسایی متغیرهای پژوهش از‌طریق مصاحبه؛
3. ارزیابی و وزن‌دهی آماری متغیرهای پژوهش از‌طریق پرسش‌نامه؛
4. شناسایی عوامل درونی قوت و ضعف و همچنین عوامل بیرونی فرصت و تهدید از‌طریق مصاحبه و مشاهده؛
5. ارزیابی و وزن‌دهی عوامل درونی و بیرونی از‌طریق پرسش‌نامه؛
 گروه هدف ارزیابی متغیرها و عوامل درونی و بیرونی، از‌طریق کارشناسان انجام گرفت. در بخش داده‌ها، گروه هدف ارزیابی متغیرها و عوامل درونی و بیرونی، کارشناسان صاحب‌نظر در حوزه امنیت شهری و دفاع غیرعامل در شهر اسلامشهر بودند. ازآنجایی‌که مباحث مربوط به معماری و پدافند غیرعامل و ترکیب و تحلیل آن‌ها با یکدیگر نیاز به تخصص و اطلاعات دقیق دارد، مردم و ساکنین شهر قادر به ارزیابی دقیق آن‌ها نیستند. بنابراین کارشناسان و صاحب‌نظران شامل محققین و اساتید آشنا با اسلامشهر، مسئولان و مدیران اداری شهر اسلامشهر به‌عنوان گروه هدف پژوهش انتخاب شدند. بنابراین جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارشناسانی است که ضمن آشنایی با مباحث معماری و پدافند غیرعامل، شناخت کافی از وضعیت شهر اسلامشهر دارند. نمونه آماری شامل کارشناسانی بود که دارای شرایط زیر بودند: 
1. دارای سابقه پژوهش در حوزه معماری پدافند غیرعامل ، به ویژه در محدوده اسلامشهر؛
2. دارای سابقه پژوهش یا مطالعه در حوزه برنامه ریزی کاربری اراضی اسلامشهر؛
3. دارای مشارکت در طرح‌ها و پروژه‌های شهری اسلامشهر به‌صورت مجری یا همکاری یا کارمند یک نهاد اداری اسلامشهر.
با‌توجه‌به محدود بودن تعداد کارشناسان در محدوده پژوهش، بر‌اساس تعداد استاندارد پرسش‌نامه‌های کارشناسی، از 30 کارشناس خبره آشنا با اصول برنامه‌ریزی شهری و ایمنی شهری، به‌منظور ارزیابی متغیرها و عوامل استفاده شد که این تعداد به‌صورت غیر‌تصادفی و با آگاهی و بررسی شرایط قبلی انتخاب شده است.
 به‌منظور تبیین سازگاری معماری ساختمان‌های شهری با اصول دفاع غیرعامل، ابتدا ضرورت دارد درجه سازگاری عوامل و عناصر معماری ساختمان‌های مسکونی و غیرمسکونی شهر اسلامشهر با اصول دفاع غیرعامل مورد سنجش و تحلیل قرار گرفته و اولویت‌بندی شوند و سپس الزامات و راهبردهای مؤثر در توسعه این نوع معماری در شهر، تعیین شده و با ترکیب و تلفیق نتایج، مدل نهایی تبیین سازگاری معماری پدافند غیرعامل در نواحی شهری، ارائه شود. از‌این‌رو تحقیق حاضر ترکیبی از روش‌های میدانی و آماری است و روش تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها به‌صورت توصیفی‌تحلیلی است و در 2 بخش انجام می‌گیرد:
الف) تجزیه‌و‌تحلیل داده‌های حاصل از ارزیابی متغیرهای سازگاری معماری ساختمان‌های شهری با اصول پدافند غیرعامل: برای تجزیه‌و‌تحلیل داده‌های این بخش، از آزمون‌های آماری استفاده شد. پس از تعیین متغیرها و ارزیابی آن‌ها توسط کارشناسان، با استفاده آزمون‌های آماری و از‌طریق نرم‌افزار SPSS نسخه 16 این داده‌ها تحلیل شد. ابتدا از‌طریق روش توصیفی، میزان و کیفیت نتایج مشخص شده و سپس از‌طریق آزمون تی تک‌نمونه‌ای میزان معناداری و واقعی بودن دادها مشخص شد. از‌طریق شاخص‌های میانگین و ضریب تغییرات، وضعیت سازگاری و ناسازگاری مشخص شد. در ادامه با استفاده از آزمون آماری کروسکال والیس، تفاوت معناداری بین متغیرها تحلیل شد. از آزمون فریدمن، برای اولویت‌بندی متغیرها از‌نظر سازگاری معماری با اصول پدافند غیرعامل استفاده شد و در‌نهایت ازطریق آزمون همبستگی اسپیرمن، میزان همبستگی بین متغیرها ارزیابی شد.
ب) تجزیه‌و‌تحلیل داده‌های مرتبط با تعیین راهبردهای توسعه معماری پدافند غیرعامل: در این بخش به منظور تعیین راهبردها، از تحلیل سوات استفاده خواهد شد. الگوی سوات شیوه‌ای است نظام‌یافته به منظور تصمیم‌گیری و اجرای فعالیت‌ها در خصوص شکل‌دهی رهنمود یک سیستم، کارکرد و علل آن و ابزاری برای شناخت تهدید‌ها و فرصت‌های موجود در محیط خارجی یک سیستم و بازشناسی ضعف‌ها و قوت‌های داخلی آن به‌منظور سنجش وضعیت و تدوین راهبرد برای هدایت و کنترل که نتیجه مستقیم مدل سوات سیستم است. 
گام اول در الگوی سوات، تهیه فهرستی از فرصت‌ها، تهدیدها، نقاط قوت و ضعف است. در گام دوم، از‌طریق پرسش‌نامه در قالب طیف لیکرت، میزان اهمیت و ضریب نهایی هر عامل با‌توجه‌به امتیاز پرسش‌نامه و رتبه اختصاصی محاسبه می‌‌شود. در‌واقع هر‌یک از عوامل به کارشناسان مرتبط با تعاون (نمونه آماری) ارجاع داده شده و از آن‌ها خواسته می‌شود که میزان اهمیت هر عامل را بر‌اساس ارزش از 1 تا 5 (کمترین ارزش تا بیشترین اهمیت) ارزش‌گذاری کنند. در گام سوم، رتبه هر‌یک از عوامل تعیین می‌شود که نشان‌دهنده وضعیت و شرایط موجود هر عامل است. به‌عنوان نمونه ممکن است فی‌نفسه یک عامل از وزن و اهمیت بالایی برخوردار باشد، اما در شرایط موجود، آن عامل در آن سیستم، از شرایط مطلوبی برخوردار نبوده و از این جهت رتبه و امتیاز پایینی را به خود اختصاص دهد. در این حالت جهت رتبه‌بندی و امتیازدهی می‌بایست یکی از اعداد 1 تا 4 را به وضع موجود هر عامل اختصاص دهند. در این حالت عدد 1 بیانگر کمترین رتبه یا ضعف اساسی، عدد 2 بیانگر رتبه کم یا ضعف کم، عدد 3 بیانگر رتبه مناسب یا نقطه قوت خوب و عدد 4 بیانگر بالاترین رتبه یا قوت بسیار بالای آن عامل است.
برای تعیین وزن نهایی، وزن‌های نسبی هر عامل در رتبه آن ضرب شده و وزن نهایی عوامل حاصل می‌شود. مجموع اوزان نهایی عوامل، مقداری بین 1 تا 4 است که چنانچه میزان آن از 5/2 بیشتر باشد نشانگر غلبه عوامل قوت یا فرصت بر ضعف و تهدید است. در‌واقع در اینجا مشخص می‌شود که وضعیت فرهنگ تعاون شهرستان در چه وضعیتی از عوامل درونی و بیرونی قرار دارد.
جهت ارزیابی کلی وضعیت راهبردی یک پروژه، با‌توجه‌به ارزیابی عوامل داخلی و خارجی، از ماتریس عوامل داخلی و خارجی استفاده می‌شود.
در مرحله نهایی از‌طریق عوامل درونی و بیرونی، ارزش‌ها و وزن‌های آن‌ها، از‌طریق تحلیل کیفی، راهبردهای مرتبط در 4 بخش راهبردهای تهاجمی ، تدافعی ، بازنگری و اقتضایی ST تدوین خواهد شد.
بنابراین به‌طور خلاصه در پژوهش حاضر‌، به‌منظور ارزیابی میزان سازگاری معماری ساختمان‌های شهری با اصول دفاع غیرعامل از شاخص‌های آماری توصیفی شامل میانگین (به ترتیب میزان تأثیر از 5 تا 1) و ضریب تغییرات (صفر تا 1) و تحلیل‌های آماری استنباطی از نوع آزمون‌های دوجمله‌ای و تی تک‌نمونه‌ای استفاده شده است. جهت اولویت‌بندی و شناسایی عوامل مربوط به سازگاری معماری اسلامشهر، از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. مراحل انجام تحلیل عاملی به شرح زیر است:
1. استفاده از روش تحلیل مؤلفه‌های اصلی برای تحلیل داده‌ها؛ 2. سنجش روابط بین شاخص‌ها از‌طریق ماتریس همبستگی؛ 3. چرخش داده‌های آماری از‌طریق روش واریماکس؛ 4. سنجش ضریب آزمون کفایت نمونه‌گیری کیزر ـ میر ـ اولکین سنجش مقدار ویژه شاخص‌ها و شناسایی عامل‌های استخراج‌شده؛ 6. سنجش درصد واریانس عامل‌ها جهت تعیین میزان قدرت و تأثیرگذاری هر عامل؛ 7. سنجش مقدار بارهای عاملی هر شاخص نسبت به هر عامل؛ 8. تعیین و تشریح عامل‌های استخراجی از‌طریق بررسی سنجش مقدار بارهای عاملی و اولویت‌بندی نهایی.
 به‌منظور تعیین راهبردهای مؤثر بر سازگاری معماری سازه‌های اسلامشهر با دفاع غیرعامل، از تحلیل سوات استفاده شد. این تحلیل در چند گام انجام شده است: 1. تهیه فهرستی از نقاط قوت (S) و ضعف (W) فرصت‌ها (O) و تهدیدها (T)، مربوط به سازگاری معماری ساختمان‌های اسلامشهر با دفاع غیرعامل؛ 2. ارزیابی این عوامل بر‌اساس میزان اهمیت (وزن) عوامل (بازه 1 تا 5) و واکنش محیط (رتبه) به این عوامل (بازه 1 تا 4). مقادیر بالاتر نشانگر اهمیت بیشتر و واکنش سریع‌تر است؛ 3. تلفیق نتایج وزن و رتبه عوامل و سنجش وزن نهایی و مجموع آن‌ که مقداری بین 1 تا 4 است؛ 4. تعیین موقعیت راهبردی پروژه از‌طریق ترکیب وزن‌های عوامل قوت، ضعف، فرصت و تهدید؛ 5. تعیین راهبردهای نهایی از‌طریق ترکیب عوامل. این راهبردها در 4 بخش راهبردهای تهاجمی، تدافعی، بازنگری و اقتضایی تدوین شده است.
 در پایان به‌منظور ارائه مدل تبیین سازگاری معماری ساختمان‌ها با دفاع غیرعامل از ترکیب نتایج تحلیل‌های آماری، تحلیل عاملی و برنامه‌ریزی راهبردی حاصل شده است. این نتایج با رویکردها و نظریه‌های موجود مورد بررسی قرار گرفته و درنهایت با ترکیب عوامل و نتایج و بررسی ارتباطات و علل بین آن‌ها، مدل نهایی از‌طریق تحلیل علّی کیفی ارائه شده است.
 با‌توجه‌به مجموعه روش تحقیق، مراحل کلی این پژوهش به این شرح است: 1. شناسایی و تعیین متغیرهای پژوهش؛ 2. ارزیابی متغیرهای پژوهش؛ 3. تحلیل متغیرها از‌طریق آزمون‌های آماری و شناخت ویژگی‌های سازگار و ناسازگار؛ 4. شناسایی و تعیین عوامل درونی و بیرونی؛ 5. ارزیابی عوامل درونی و بیرونی؛ 6. تعیین موقعیت راهبردی معماری پدافند غیرعامل اسلامشهر؛ 7. تدوین راهبردهای موثر بر معماری پدافند غیرعامل اسلامشهر؛ 8. تحلیل و نتیجه‌گیری نهایی پژوهش.

یافته‌ها
 یافته‌های پروژه در 2 بخش ارزیابی میزان سازگاری ساختمان‌های شهر با اصول پدافند یا دفاع غیرعامل و ارائه راهبردهای اصولی در این زمینه انجام شده است. با‌توجه‌به تفاوت معماری و کاربری ساختمان‌ها و کاربری‌های مسکونی با سایر کاربری‌ها، بررسی سازگاری معماری این 2 نوع کاربری به‌صورت مجزا انجام شده است. ابتدا مجموعه عناصر و بخش‌های مرتبط با معماری شهری شناسایی‌شده و میزان سازگاری آن با اصول دفاع غیرعامل از‌طریق کارشناسان حوزه معماری و دفاع غیرعامل که آشنایی کافی با وضعیت معماری و اصول دفاع غیرعامل در شهر اسلامشهر دارند مورد ارزیابی قرار گرفته است. از میان کارشناسان منتخب پژوهش، نزدیک به 56 درصد از آن‌ها بین دامنه سنی 30 تا 45 سال قرار داشتند و همچنین 40 درصد دارای رده سنی 40 تا 65 سال بودند. علت داشتن چنین دامنه سنی‌ای، انتخاب کارشناسان از اساتید و مدیران و مسئولان مجرب بود. کلیه این کارشناسان نیز دارای تحصیلات تکمیلی بودند که 32 درصد از آن‌ها دارای مدرک تحصیلی دکتری و بالاتر بودند. از‌نظر اشتغال، تقریباً نسبت شاغلین دولتی و آزاد برابر بود و تنها 4 درصد از آن‌ها دانشجو بودند. نزدیک به نیمی از آن‌ها از اساتید رسمی یا حق‌التدریس دانشگاه آزاد اسلامشهر و یک‌چهارم آن‌ها نیز کارمندان شهرسازی و شهرداری اسلامشهر بودند. همچنین بخشی از کارشناسان نیز مهندسین معماری، تأسیسات و سازه تعیین بودند. در‌مجموع بیشتر کارشناسان در دانشگاه مشغول به فعالیت بودند. مدت‌زمان سکونت آن‌ها در اسلامشهر، متفاوت و از 4 سال تا 22 سال متغیر بود. البته بخشی از کارشناسان در طول زندگی خود، در 2 شهر تهران و اسلامشهر سکونت داشتند.
 در این بخش، ابتدا میزان سازگاری معماری ساختمان‌های مسکونی با اصول و ضوابط دفاع غیرعامل بررسی و تحلیل شده است. در جدول شماره 1، جدول توصیفی متغیرهای این بخش که در‌واقع مؤلفه‌ها و عناصر معماری ساختمان‌های مسکونی است، نشان داده شده است.




در جدول شماره 2، نتایج میانگین و ضریب تغییرات سازگاری معماری ساختمان‌های مسکونی شهر اسلامشهر، نشان داده‌ شده است. میانگین میزان سازگاری معماری ساختمان‌های مسکونی، برابر با 2/56 است که نشان می‌دهد در‌مجموع میزان سازگاری معماری ساختمان‌های مسکونی، از‌نظر اصول دفاع غیرعامل، محدود و اندک است. همچنین میزان ضریب تغییرات برابر با 36 درصد است که نشان‌دهنده اختلاف‌نظر نسبتاً بالاست. در بررسی تفکیکی مؤلفه‌های معماری، مشاهده می‌شود که میزان سازگاری هیچ‌یک از مؤلفه‌ها با اصول دفاع غیرعامل در حد بالا و قابل‌توجه نیست. در این میان مساحت و ارتفاع ساختمان‌ها و موقعیت ساختمان‌ها نسبت به راه‌های ارتباطی، دارای بیشترین سازگاری نسبت به دیگر مؤلفه‌هاست که البته این میزان، نسبی و متوسط است. همچنین موقعیت ساختمان‌ها نسبت به روشنایی، حمل‌ونقل، تأسیسات و زیرساخت‌های شهری، مراکز نظامی و انتظامی و خدمات درمانی و همچنین بافت و طراحی ساختمان‌ها، زیربنا و بستر ساختمان‌ها، قسمت‌های بازشوی ساختمان‌ها، ورودی ساختمان‌ها و محوطه و پارکینگ ساختمان‌ها نیز دارای سازگاری متوسط و نسبی با اصول دفاع غیرعامل و اصول ایمنی است. در مقابل، میزان سازگاری وضعیت محل پناهگاه‌های ساختمان‌ها، زیرزمین‌ها، کف ساختمان، محدوده ساختمان‌ها و موقعیت ساختمان‌ها نسبت به یکدیگر، پوشش گیاهی ساختمان‌ها، موقعیت آسانسور، مقاومت و استحکام ساختمان‌ها، خروجی‌های اضطراری و محل دفع پسماند، با اصول دفاع غیرعامل اندک و محدود است.



در بخش دوم، میزان سازگاری معماری ساختمان‌های غیرمسکونی، با اصول دفاع غیرعامل سنجیده شده است. در جدول شماره 3، جدول توصیفی مجموعه مؤلفه‌های معماری از‌نظر سازگاری با اصول دفاع غیرعامل نشان داده شده است.




 در جدول شماره 4، نتایج میانگین و ضریب تغییرات میزان سازگاری معماری ساختمان‌های غیرمسکونی با اصول دفاع غیرعامل نشان داده شده است. ساختمان‌های غیرمسکونی با هر نوع کاربری ساختمانی غیر از مسکونی بوده و شامل انواع کاربری‌های اداری، آموزشی، تجاری، نظامی، انتظامی، بهداشتی‌درمانی و غیره است. میانگین سازگاری ساختمان‌های  با اصول دفاع غیرعامل غیرمسکونی با مقدار 2/94 بیشتر از ساختمان‌های مسکونی بوده و برخلاف کاربری‌های مسکونی که دارای سازگاری محدود بود، در اینجا، سازگاری نسبی وجود دارد. بااین‌حال در بررسی تفکیکی عناصر معماری، باید متذکر شد که میزان سازگاری هیچ مؤلفه‌ای در ساختمان‌های غیرمسکونی با اصول دفاع غیرعامل، قابل‌توجه نیست. بر‌اساس نتایج حاصل از بررسی سازگاری معماری ساختمان‌های غیرمسکونی با اصول پدافند غیرعامل، میزان سازگاری علائم و تابلوهای شهری، راه‌های ارتباطی و موقعیت ساختمان‌ها نسبت به راه‌ها، وضعیت حمل‌ونقل، بافت و طراحی ساختمان‌های غیرمسکونی در شرایط نسبتاً بالا و تا حدودی متوسط است. همچنین میزان سازگاری بستر و زیربنای ساختمان‌ها، موقعیت ساختمان‌ها نسبت به یکدیگر، زیرساخت‌های مرتبط، خدمات مرتبط با برخی ساختمان‌های تجاری، انبارها و محل نگهداری مواد، فرم و بافت شهر، مساحت و ارتفاع ساختمان‌ها، راه‌های دسترسی به ساختمان‌ها، محل نگهبانی و نظارت در ساختمان‌های اداری، محوطه‌های بیرونی، قابلیت دید و دسترسی ساختمان‌ها با اصول دفاع غیرعامل، نسبی و متوسط است. در مقابل مؤلفه‌هایی از معماری شامل کیفیت کف مسیرهای حرکت، موقعیت ساختمان‌ها نسبت به پناهگاه‌ها و سوله‌های مدیریت بحران و میزان استفاده از پوشش گیاهی، سازگاری اندکی با اصول دفاع یا پدافند غیرعامل دارند.



 به‌منظور سنجش میزان اعتبار و معناداری نتایج پژوهش (جدول‌های شماره 2 و 4) ضرورت دارد از آزمون‌های آماری معتبر استفاده شود. این آزمون‌ها نشان می‌دهند آیا نتایج، ناشی از تصادفات یا خطای پژوهش بوده یا اینکه دارای اعتبار است و می‌توان به‌ کل شهر اسلامشهر تعمیم داد. جهت انتخاب نوع آزمون، ابتدا از‌طریق آزمون کولموگروف‌اسمیرنوف، نرمال بودن توزیع داده‌ها محاسبه شد. با‌توجه‌به اینکه داده‌های بخش سازگاری معماری ساختمان‌های مسکونی با اصول دفاع غیرعامل، دارای توزیع نرمال نبودند، از آزمون ناپارامتریک دوجمله‌ای استفاده شده است. نتایج آزمون (جدول شماره 5) نشان‌دهنده ضریب معناداری کمتر از 0/05 است و بیانگر معتبر بودن کلیه نتایج این بخش است.



همچنین برای اعتبارسنجی نتایج سازگاری معماری ساختمان‌های غیرمسکونی، از آزمون تی تک نمونه‌ای استفاده شد که نتایج حاکی از معناداری کلیه نتایج حاصل از پژوهش دارد (جدول شماره 6).



 در این بخش براساس نتایج جداول، ارزیابی میزان سازگاری معماری ساختمان‌های مسکونی با اصول دفاع غیرعامل به تفکیک مناطق شش‌گانه اسلامشهر انجام شده است. جدول شماره 7، جدول توصیفی مناطق را نشان داده است که به دلیل حجم زیاد متغیرها این ارزیابی به‌صورت کلی ارائه شده است.



 بر‌اساس جدول شماره 8، منطقه 3 شهر اسلامشهر با میانگین 3/39 دارای بیشترین سازگاری سازه‌های مسکونی با اصول دفاع غیرعامل است، اگرچه این مقدار سازگاری درمجموع نسبی و متوسط است. همچنین منطقه 1 در اولویت دوم میزان سازگاری قرار دارد و منطقه 6 دارای کمترین میزان سازگاری با اصول دفاع غیرعامل است. همچنین منطقه 6 تنها منطقه‌ای از شهر اسلامشهر است که سازگاری کاربری مسکونی آن با اصول دفاع غیرعامل، محدود و ناچیز است.



 در بخش انتهایی، میزان سازگاری معماری ساختمان‌های غیرمسکونی با اصول دفاع غیرعامل به تفکیک مناطق شش‌گانه بررسی شده است. جدول شماره 9، جدول توصیفی مناطق را نشان داده است که به دلیل حجم زیاد متغیرها این ارزیابی به‌صورت کلی ارائه شده است.



 در جدول میزان سازگاری‌ها (جدول شماره 10) ، منطقه 3 و 1 دارای سازگاری بالایی با اصول دفاع غیرعامل هستند و منطقه 2 نیز دارای سازگاری نسبی است. در مقابل منطقه 6 کمترین سازگاری را داراست.



 پس از سنجش میزان سازگاری از‌طریق تحلیل‌های آماری، در این بخش از‌طریق تکنیک تحلیل عاملی، مجموعه ویژگی‌های مربوط به سازگاری معماری ساختمان‌های اسلامشهر با اصول دفاع غیرعامل در عامل‌های مختلف تجزیه‌و‌تحلیل و دسته‌بندی شده است تا بتوان تحلیل جامعی از سازگاری معماری سازه‌های اسلامشهر ارائه داد. خروجی این روش، دارای جداول و نمودارهای متعدد است. در این پژوهش به دلیل طولانی بودن حجم جداول، تنها جداول اصلی ارائه شده است. ضریب شاخص آزمون کفایت نمونه‌گیری کیزر ـ میر ـ اولکین برای آزمون اعتبار‌سازی نتایج، برابر با 0/72 است. در جدول شماره 11 مقادیر بردار ویژه عادی و چرخش‌یافته مربوط به عامل‌های شناسایی‌شده در بخش سازگاری معماری ساختمان‌های مسکونی با اصول دفاع غیرعامل نشان داده شده است. در‌مجموع، 5 عامل اصلی شناسایی شده است. عامل‌های استخراج‌شده دارای مقادیر ویژه بالاتر از 1 هستند. این عامل‌ها هرکدام دارای نقش و تأثیرگذاری متفاوتی در تبیین و تحلیل سازگاری معماری ساختمان‌های مسکونی بوده و میزان اهمیت و تأثیرگذاری آن از‌طریق درصد واریانس هر عامل مشخص شده است. عامل‌های شناسایی‌شده در‌مجموع، 80 درصد از موضوع سازگاری معماری ساختمان‌های مسکونی با اصول دفاع غیرعامل را تحلیل و تبیین می‌کنند و 20 درصد دیگر توسط عواملی تبیین می‌شوند که از‌نظر اهمیت و تأثیرگذاری، در شرایطی قرار ندارند که به‌عنوان یک عامل مهم تأثیرگذار تعیین شوند.



 پس از استخراج تعداد عامل‌ها، به‌منظور تعیین و تشریح عامل‌ها، از ماتریس همبستگی استفاده شده است. در ماتریس همبستگی، میزان بارهای عاملی شاخص‌های سازگاری معماری ساختمان‌های مسکونی نسبت به هر‌یک از عامل مشخص شده است و بارهای عاملی بالاتر از 0/7 برای تبیین و تشریح عامل مدنظر بوده و شاخص‌هایی با بارهای عاملی بالاتر از 0/7 باهم ترکیب ‌شده و ماهیت عامل‌ها را مشخص می‌کنند. در جدول شماره 12 عامل‌های استخراجی، تشریح شده است.



 در جدول شماره 13 نتایج مقدار بردار ویژه عادی و چرخش‌یافته برای سازگاری معماری ساختمان‌های غیرمسکونی با اصول دفاع غیرعامل نشان داده شده است که در‌مجموع شامل 3 عامل اصلی با درصد تبیین 67 درصد است.



در این جدول، عامل‌ها با درصد تبیین کمتر، بررسی نشده است. در جدول شماره 14 از‌طریق بررسی مقدار بارهای عاملی متغیرها، عامل‌های استخراج‌شده، تشریح شدند.



پس از سنجش درجه سازگاری معماری ساختمان‌ها، در این بخش، برنامه‌ریزی راهبردی به‌منظور شناسایی عوامل قوت و ضعف و فرصت و تهدید و ارائه راهبردهای بهینه در حوزه معماری ساختمان‌های شهری اسلامشهر بررسی شده است. عوامل درونی (قوت و ضعف) و بیرونی (فرصت و تهدید) از‌طریق مجموعه مطالعات میدانی از شهر اسلامشهر، مصاحبه‌ها و گفت‌وگوها با کارشناسان، تکمیل پرسش‌نامه و مشاهدات میدانی در قالب مجموعه مفاهیم و مقوله‌ها استخراج و عوامل تعیین شد. به‌منظور ارزیابی عوامل درونی و بیرونی، ابتدا تأثیرگذاری و اهمیت هریک از عوامل از‌طریق 30 کارشناس مرتبط با موضوع پژوهش بر‌اساس طیف لیکرت 1 (کمترین اهمیت و تأثیر) و 5 (بیشترین تأثیر و اهمیت) محاسبه شده است. در این بخش وزن نسبی عوامل محاسبه می‌شود. با محاسبه میانگین کارشناسان، مجموع میانگین محاسبه و کلیه وزن‌های اولیه بر مجموع تقسیم می‌شود تا وزن نسبی حاصل شود. در مرحله دوم میزان رتبه هر‌یک از عوامل از بازه 1 تا 4 از‌طریق کارشناسان محاسبه شده است. درنهایت میزان رتبه در میزان وزن نسبی ضرب شده و وزن نهایی عوامل محاسبه می‌شود. با جمع وزن‌های نهایی، میزان قدرت تأثیرات هر بخش از عوامل و اولویت آن‌ها تعیین می‌شود.
 در جدول شماره 15، عوامل قوت شهر اسلامشهر در ارتباط با معماری پدافند غیرعامل، ارزیابی شده است. ارزیابی عوامل از‌طریق سنجش وزن نهایی صورت گرفته است که حاصل ترکیب میزان وزن و رتبه هر عامل است. مجموع اوزان نهایی عوامل قوت برابر با 2/63 است که نشان‌دهنده تأثیرگذاری و قدرت کمتر عوامل قوت در حوزه معماری دفاع غیرعامل است و ظاهراً مجموع عوامل قوت، تأثیرگذاری نسبی و متوسطی بر قلمروی پژوهش دارد.



 در جدول شماره 16، وزن نهایی عوامل ضعف معماری پدافند غیرعامل نشان داده شده است. میزان وزن‌های نهایی عوامل ضعف تا حدودی نزدیک است و میزان نوسانات کمتر است. در‌مجموع مهم‌ترین عوامل ضعف در کشور، عدم استحکام در مراکز آموزشی و اداری، عدم سازگاری ساختمان‌ها تأسیسات و زیرساخت‌ها و فشردگی و تراکم بالای ساختمان‌ها، ضعف در خروجی‌های اضطراری، ضعف نسبی ساختمان‌ها در دسترسی به خیابان‌ها و مسیرهای ارتباطی و عدم رعایت قوانین شهرسازی است. 



 در جدول‌های شماره 17 و 18 عوامل فرصت و تهدید منطقه ارزیابی شده است. عوامل فرصت عمدتاً بر نزدیکی به شهر تهران، راه‌های ارتباطی، سازگاری نسبی برخی عناصر معماری با اصول دفاع غیرعامل، وجود نیروهای نخبه، تأثیر رسانه‌های جمعی و غیره از مهم‌ترین عوامل فرصت شهر به شمار می‌رود و در مقابل، مهاجرت بالا و محله‌های فقیرنشین، نبود طرح آمایش سرزمین موردپذیرش سازمان‌ها، حاشیه‌نشینی و وجود سکونتگاه‌های غیررسمی، تخریب یا بهسازی بخش‌های زیادی از بافت‌های فرسوده، رشد ناهماهنگ کالبدی‌فیزیکی ساخت‌وسازها در شهرک واوان و ضعف نظارت بر ساخت‌وسازها و مهندسی‌ها از مهم‌ترین تهدیدهایی است که معماری دفاع غیرعامل اسلامشهر با آن روبه‌رو است.







 پس از شناسایی و تعیین عوامل درونی و بیرونی، در این بخش مشخص می‌شود معماری دفاع غیرعامل اسلامشهر از منظر راهبردی در چه وضعیتی قرار دارد و باید چه راهبردهایی را برای خود اتخاذ کند. بر‌اساس تصویر شماره 3، میزان وزن کلیه عوامل نسبت به هم نزدیک بوده، اما میزان تأثیرگذاری و اهمیت آن عمدتاً کمتر از 2/5 است که نشانگر قدرت نسبتاً محدود عوامل درونی و بیرونی است. در پایان برنامه‌ریزی راهبردی، راهبردهای تعیین‌شده در ارتباط با حوزه پژوهش شامل 4 نوع راهبرد تهاجمی، تدافعی، بازنگری و تنوع است. 
 راهبردهای تعیین‌شده در ارتباط با حوزه پژوهش با ترکیب عوامل درونی و بیرونی بررسی‌شده‌، تدوین شد و در جدول شماره 19 ارائه شده است.






بحث
 در تحلیل نهایی معماری دفاع غیرعامل شهر اسلامشهر، می‌توان گفت میزان سازگاری، چندان رضایت‌بخش نبوده و در سطح پایین تا متوسط قرار دارد و نکته نگران‌کننده این است که هیچ‌یک از بخش‌های معماری این ساختمان‌ها دارای سازگاری بالا با اصول دفاع غیرعامل نبودند. در‌واقع تفاوت میزان سازگاری بین مؤلفه‌های مختلف معماری چندان نوسان نداشته و سازگاری متوسط تا اندک در بیشتر بخش‌های ساختمان‌ها حکم‌فرماست. باید توجه داشت سازگاری نسبی یا کم، خود نوعی ناسازگاری محسوب می‌شود و می‌توان گفت بیشتر بخش‌های معماری ساختمان‌های مسکونی و غیرمسکونی با اصول دفاع غیرعامل ناسازگار هستند. از مهم‌ترین دلایل سازگاری محدود معماری ساختمان‌های شهر، می‌توان به عدم رعایت ضوابط شهرسازی در برخی نواحی شهر، وجود جمعیت مهاجرین از مناطق مختلف به شهر و ایجاد تفاوت در سبک زندگی در شهر، عدم نظارت صحیح بر ساخت‌وسازهای شهری، سطح آگاهی پایین مردم و مسئولین نسبت به ضوابط دفاع غیرعامل، استفاده از مصالح غیراستاندارد در ساخت برخی ساختمان‌های شهر، سطح نظارتی پایین شهرداری و سازمان مسکن و شهرسازی، ساخت بناهای سنگین با ستون‌های سست، عدم توجه به مسیرهای دسترسی داخلی، ساخت نامناسب تأسیسات حیاتی شهر، استفاده از شیشه در نمای بسیاری از ساختمان‌ها از‌جمله درساختمان‌های تجاری، توجه نکردن به پله‌های فرار در ساختمان‌های بلند، رشد ناهماهنگ کالبدی‌فیزیکی ساخت‌وسازها، عدم فعالیت شرکت‌های ساختمانی در ساخت‌وسازها، ناهماهنگی و تداخل وظایف بین سازمان‌ها و نهادهای درگیر در حوزه ساخت‌وسازهای شهری، نبود طرح آمایش سرزمین جامع موردپذیرش همه سازمان‌ها و غیره اشاره کرد. بر همین اساس، راهبردهای ارائه‌شده نیز به جهت از بین بردن عوامل ناسازگاری و تقویت عناصر سازگار ارائه شده است که عمدتاً اشاره بر مشارکت مردمی، قوانین و طرح‌های بهسازی و نوسازی معماری شهری، ساماندهی کالبدی، آموزش شهروندی و غیره دارد.
پس از تحلیل سازگاری معماری ساختمان‌های شهری با اصول دفاع غیرعامل و تحلیل آن در عامل‌های اصلی و ارائه راهبردهای مؤثر و همچنین تحلیل نهایی با داده‌های تکمیلی میدانی و پژوهش‌های نظری پیشین، مدل مفهومی جهت تبیین سازگاری معماری پدافند غیرعامل در ساختمان‌های شهری ارائه شده است (تصویر شماره 4). این مدل از ساختار و سیستم یک چرخ اتومبیل الهام گرفته شده است که دارای اهرم و بدنه اصلی در مرکز چرخ است و عامل اصلی چرخیدن لایه‌های دیگر چرخ است و همچنین گل‌گیر نیز به‌عنوان عامل پوششی و حفاظتی چرخ خودرو مدنظر است.



بر‌این‌اساس مدل نهایی شامل 4 بخش اصلی است:
عوامل پیش‌ران و محرک: این عوامل که در مرکز مدل قرار دارند به‌عنوان اهرم و محرک اصلی سیستم و مدل (حرکت چرخ در مدل چرخ خودرو) شناخته شده است. معماری چندمنظوره یکی از این عوامل مهم است که بر چند‌کارکردی بودن معماری ساختمان‌ها اشاره دارد. به ‌نوعی که معماری ایجادشده، در عین تأمین رفاه و زیبایی ساختمان، امنیت آن را نیز تضمین کند. لازمه معماری چند‌کارکردی، وجود الگوهای کارآفرینانه در معماری ساخت‌وسازهای شهری است که ضامن ارائه خلاقیت و دانش بومی در معماری شهری است. اساساً، کارآفرینی عنصر کمیاب در ساخت‌وساز شهری است و این مدل در پی پر کردن این خلأ است. همچنین عامل مکمل کارآفرینی و معماری چندمنظوره، شناسایی عناصر آشوبناک و حساس در معماری پدافند غیرعامل است. عناصر حساس و آشوبناک، عناصری هستند که با کمترین تغییر، بیشتر نتیجه و کارکرد را بروز می‌دهند و یک تغییر کوچک، می‌تواند نتایج بزرگی را به بار آورد. بنابراین در معماری ساختمان‌های شهری، یک کارآفرین با شناسایی نقاط و عناصر پیچیده و حساس، می‌تواند نتایج مثبت گسترده‌ای را ایجاد کند. در بخش عوامل پیش‌ران باید خط مشی‌ها و قوانین شهرسازی بازنگری شود.
عوامل هدایت‌کننده: عوامل هدایت‌کننده در پی عوامل محرک، باعث توسعه معماری دفاع غیرعامل می‌شوند و با آن‌ها در پیوند هستند. این عوامل بعضاً مکمل عوامل محرک نیز هستند. برای مثال معماری مشارکتی که بر نگرش‌های متفاوت معماری مرتبط است مکملی برای کارآفرینی و معماری چندمنظوره است. همچنین مؤلفه مهم دیگر این بخش اعطای مجوز مجزا برای معماری دفاع غیرعامل ساختمان‌هاست. ارائه مجوز معماری در کنار مجوز کلی ساخت‌وساز، میزان حساسیت و اهمیت معماری دفاع غیرعامل شهر را برای مردم، شرکت‌ها و مسئولین، بیشتر آشکار می‌کند. استفاده از فناوری‌های هوشمند مانند VGI نیز می‌تواند در مدیریت ناامنی‌های شهری بسیار مؤثر باشد.
 از طرفی، سبک زندگی مردم شهر در محله‌های مختلف نیز در معماری دفاع غیرعامل باید مدنظر باشد. معماری دفاع غیرعامل می‌تواند به سبک‌های مختلف صورت گیرد و این سبک‌ها باید با سبک زندگی مردم هر بخش از شهر متناسب باشد. مسئله مهم دیگر در بخش عوامل هدایت‌کننده، توجه به موضوع مهم آمایش شهری و تنوع‌سازی کاربری‌هاست که این عوامل در‌مجموع به ساماندهی کاربری‌های شهری و توزیع و آرایش فضایی آن‌ها جهت افزایش سازگاری معماری آن‌ها با دفاع غیرعامل اشاره دارد. عامل آخر نیز به مدیریت شرکت‌های ساختمانی اشاره دارد که باید در ساخت‌و‌سازهای شهری در پیوند متقابل با دیگر عوامل ازجمله کارآفرینان و مرتبط با قوانین جدید معماری و لزوم صدور مجوز مجزا برای معماری و توجه به سبک زندگی مردم، به‌صورت صحیح مدیریت و نظارت شود.
عوامل توسعه‌دهنده: در بخش عوامل توسعه‌دهنده که درواقع عوامل تکمیلی توسعه مدل هستند به مسئله سازگاری پویا و خود‌اصلاحی سیستم معماری پدافند غیرعامل اشاره دارد. منظور از سازگاری پویا، میزان تطابق و سازگاری عناصر معماری شهری در برابر تغییرات طبیعی و انسانی در ساختمان‌هاست. با داشتن چنین خاصیتی، با هر تغییری، معماری ساختمان خود را به‌صورت خودکار با شرایط جدید از‌نظر ایمنی وفق می‌دهد. بااین‌حال مؤلفه‌های مختلفی می‌تواند تأثیرات مهمی بر این سازگاری و خود اصلاحی سیستم، برجای گذارند. سنجش ظرفیت تحمل ساختمان‌ها، استفاده از رویکرد و اقدامات طراحی محیطی در فضاهای شهری و تدوین طرح‌های بازآفرینی شهری، به‌ویژه در بافت‌های مسئله‌دار و جانمایی فضاهای بی‌دفاع شهری از مهم‌ترین مؤلفه‌ها محسوب می‌شود. در میان این عوامل و مؤلفه‌ها، نگرش‌های متفاوت در معماری ایمنی شهری نیز باید در کنار دیگر دیدگاه‌های شهری مدنظر قرار گیرد. کارآفرینان یا متصدیان ساخت‌وساز شهری، دید متنوعی از معماری شهری دارند که این تنوع نباید فدای نگاه صرف به مسئله امنیت ساختمان‌ها شود. 
 عوامل محرک، هدایت‌کننده و توسعه‌دهنده در پیوند متقابل بوده و مجموعه عوامل ضمن تأثیرگذاری بر هم، مکمل هم بوده و در یک سیستم مشابه به چرخ خودرو باعث حرکت و توسعه سیستم معماری دفاع غیرعامل شهری می‌شوند.
عوامل حمایتی: در کنار عوامل سه‌گانه، 3 عامل مدیریت دولتی، مدیریت ایمنی شهری با رویکرد فناوری و داده‌های لحظه‌ای و همچنین استفاده از تسهیلگران، به‌عنوان عوامل حمایت‌کننده از بالا، بر عملکرد عوامل سه‌گانه نظارت داشته و حمایت می‌کنند تا در ترکیب با عوامل قبلی، مدل نهایی تبیین معماری دفاع غیرعامل را تشکیل می‌دهند.
 به‌منظور ارزیابی جامع پژوهش، نتایج با یافته‌های پژوهش‌های مشابه مورد مقایسه قرار گرفته است. بررسی پیشینه نشان می‌دهد پژوهشی که از‌نظر موضوع و روش، مشابه پژوهش حاضر باشد، انجام‌ نشده است. بر همین اساس نتایج پژوهش‌های مرتبط با حوزه معماری دفاع غیرعامل مدنظر قرار گرفته است. نتیجه نهایی نشان می‌دهد که عمدتاً، پژوهش خاصی به‌صورت جامع در ارتباط با تبیین مدل سازگاری معماری ساختمان‌های شهری با اصول دفاع غیرعامل صورت نگرفته است و عمده پژوهش علاوه بر تأکید بر مؤلفه‌های خاص، با مدل یا الگوی مناسب همراه نبوده است. برای مثال جیولیانی (2000) در پژوهش خود تنها بر مسئله معماری استحکام لرزه‌ای ساختمان‌ها اشاره داشته و اهداف و الزامات خود را نیز در این محدوده ارائه کرده است.
غیبی و نیکپور، 2015 معماری شهری دفاع غیرعامل را به مناطق مسئله‌دار محدوده کرده و صرفاً به ارائه راهبرد، اکتفا کرده است. همچنین یوسف محمد (2018) معماری دفاع غیرعامل را به شاخص‌های زیستی محدود کرده و در‌نهایت، عوامل و مؤلفه‌هایی را در این ارتباط برجسته کرده است. همچنین کامران و همکاران (2012) دفاع غیرعامل را در ارتباط با برنامه‌ریزی مسکن مطالعه کرده و الحاوسلی و دانشجو (2018) دفاع غیرعامل را در حوزه تهدید انسانی مانند انفجار بررسی کردند. از طرفی رضازاده و همکاران (2017) نیز معماری دفاع غیرعامل را در حوزه مراکز بهداشتی‌درمانی بررسی کرده و در‌نهایت، ملاحظات دفاع غیرعامل در هر بخش از معماری را تشریح کرده است. مشبکی اصفهانی (2015) در بررسی معماری دفاع غیرعامل، به بررسی جزئی و تفصیلی الزامات و استانداردهای دفاع غیرعامل در معماری شهری پرداخته است. این پژوهش‌ها و مطالعات مشابه دیگر نشان از تفاوت پژوهش حاضر با دیگر پژوهش‌ها دارد. در این پژوهش، موضوع معماری پدافند غیرعامل شهری در کلیه ساختمان‌های شهری و با در نظر گرفتن کلیت عناصر معماری به‌صورت ساماندهی‌شده بررسی شده و ضمن شناسایی عناصر و تحلیل در قالب عوامل، راهبردهای مؤثر نیز ارائه شده و تلفیق نتایج به مدل تبیین معماری دفاع غیرعامل منتهی شده که موضوع گمشده پژوهش‌های مشابه بوده است. مدل تبیینی پیشنهادی، در‌واقع بازتعریفی از عوامل و بازیگران مؤثر در حوزه معماری دفاع غیرعامل و روابط و جایگاه و همچنین اهمیت آن‌ها را ارائه کرده و چشم‌انداز مهمی برای توسعه سیستم معماری دفاع غیرعامل در یک شهر را ترسیم کرده است.

نتیجه‌گیری
 در این پژوهش، هدف اصلی بر ارائه مدل تبیین‌کننده سازگاری معماری ساختمان‌های شهری با اصول دفاع غیرعامل بود تا ضمن بازتعریفی از مؤلفه‌های اصلی مؤثر معماری دفاع غیرعامل، خلأ مطالعاتی در حوزه مطالعه سامانمند معماری دفاع غیرعامل پر شود و مشارکتی در دانش نظری این حوزه بشود.برای این منظور سنجش سازگاری عناصر معماری شهری و ارائه راهبردهای مؤثر بر تقویت این سازگاری معماری دفاع غیرعامل  موردتوجه قرار گرفت. تلاش بر این بود تا با جداسازی بلوک‌های مسکونی و غیرمسکونی و جداسازی منطقه‌ای و کاربری‌های مختلف و شناسایی عوامل درونی و بیرونی، تحلیل دقیق و جامعی از وضعیت معماری دفاع غیرعامل از‌طریق ارائه مدل پیشنهادی صورت گیرد. با‌توجه‌به اینکه مسئله پدافند غیرعامل چندان بین عموم مردم و جامعه علمی روشن و دقیق نیست، ممکن است در هنگام ساخت‌و‌سازها، توجه کمتری نسبت به آن صورت گیرد، بنابراین ضرورت انجام این پژوهش کاملاً محسوس بود. همچنین هدف از ارائه راهبردها و ارائه مدل، این بود که پژوهش حاضر صرفاً به تشریح وضع موجود نپرداخته و رویکرد آینده‌نگری را در دستور کار خود قرار داده و پیشنهاد‌ها و راهبردهای لازم را برای بهبود و تغییر سیستمی معماری شهری ارائه دهد. راهبردهای ارائه‌شده در طیف‌ها و حوزه‌های مختلف است که پیاده‌سازی آن با همکاری سازمان‌ها و نهادهای درگیر در حوزه معماری دفاع غیرعامل، می‌تواند شرایط را در آینده به نفع اسلامشهر تغییر دهد. در پایان نباید فراموش کرد آنچه به‌عنوان مشکلات و چالش‌های مرتبط با ایمنی ساختمان‌ها در اسلامشهر برشمرده شد، کمابیش در بیشتر شهرهای ایران مصداق دارد و در‌واقع یک چالش ملی محسوب می‌شود و تغییر شرایط، نیازمند هماهنگی سازمانی و برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری علمی و واقع‌بینانه در سطح ملی است. همچنین در ارتباط با مدل پیشنهادی تبیین و توسعه معماری دفاع غیرعامل باید توجه کرد این مدل بر پایه داده‌های این پژوهش و پژوهش‌های مشابه آن ارائه شده و از دیدگاه ضوابط دفاع غیرعامل تحلیل شده است و طبیعتاً با انجام پژوهش‌های گسترده، می‌توان این مدل را به‌منظور نیل به اهداف کلان، توسعه داد. همچنین ضرورت دارد تا مدل مذکور در قالب مطالعات موردی دیگر، بررسی و آزمون شود تا ضمن اعتبارسنجی آن، در قالب مدل یا الگوی جدید، تکامل یابد.

ملاحظات اخلاقی

پیروی از اصول اخلاق پژوهش

اصول اخلاق پژوهش در این مقاله رعایت شده است.

حامی مالی
این مقاله حامی مالی نداشته است.

مشارکت نویسندگان
نویسندگان به یک اندازه در نگارش مقاله مشارکت داشته‌اند.

تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان این مقاله تعارش منافع ندارد.

 
References
Abdolahzade Fard, A. (2020). [A search on the role of urban security in passive defense case study: Shiraz Metropolis (Persian)]. Journal of Urban Planning and Research, 11(40), 189-200. [Link]
Alhawasli, H., & Daneshjoo, K. H. (2018). Improving residential buildings performance against the explosion using passive defense requirementscase study: Designing a residential building in Damascus. Trends in Civil Engineering and its Architecture, 2(3), 244-251. [Link] 
Asgharian Jedi, A. (2005). [Sustainable architectural requirements in passive defense (Persian)]. Tehran: Shahid Beheshti University. [Link]
Bonakdar, A. (2007). [Pathology of urban spaces and public places (Persian)]. Tehran: Tehran University of Art. 
Ebrahimnia, V., & Ghaedi, M. (2020). [Passive defence in Tehran: An evaluation of legal frameworks (Persian)]. Soffeh, 30(3), 77-94.[Link] 
Hosseini, S. B., & Kameli, M. (2015). [Passive defense criteria in architectural design of urban collective buildings (Persian)]. Armanshahr, 15, 27-39. [Link]
Jafarizade, O., & Hamze, F. (2019). [Componentization of urban passive defense against future threats (Persian)]. The Quarterly Journal of Strategic Knowledge Interdisciplinary Studies, 9(36). [Link] 
Resnick, L., Levine, J. M., & Teasley, S. D. (1991). Perspectives on socially shared cognition. Washington: American Psychological Association. [Link]
Farish, M. (2009), Military and geography. International Encyclopedia of Human Geography, 2009, Pages 116-121. [DOI:10.1016/B978-008044910-4.00299-6]
Giddens, A. (2000). Runaway world: How globalization is reshaping our lives. New York: Routledge. [Link]
Giuliani, H. (2000). Seismic resistant architecture: A theory for the architecturel design of buildings in seismic zones. Retrieved from: [Link]
Gheibi, S., & Nikpour, M. (2015). The strategies of passive defense in architecture of old districts in Kerman city. European Online Journal of Natural and Social Sciences: Proceedings, 3(3), 337-342. [Link] 
Gebbeken, N. & Döge, T. (2010). Explosion protection-architectural design, urban planning and landscape planning. International Journal of Protective Structures, 1(1), 1-21. [DOI:10.1260/2041-4196.1.1.1]
Hagberg, A. (2011). What’s an ecolodge?- A case study of ecotourism operations in Ecuador [ MA thesis]. Lund: Lund University. [Link]
Hatami Nejad, H., & Azimzadeh Irany, A. (2016). [Organizing urban neighborhoods based on the passive defense requirements (case study: 6th District Neighborhoods of Tehran’s Region 2)(Persian)]. Quarterly of Geographical Data, 24(96), 91-112. [Link] 
Koccaz, Z. (2004), Blast resistant building design [MSc Thesis]. Istanbul: Istanbul Technical University. 
Kamran, H., Amini, D., & Hossaini Amini, H. (2013). [Application of passive defense in urban housing planning (Persian)]. Urban Regional Studies and Research, 4(15), 75-88. [Link]
Laflamme, E. G. (1999). [Architecture as tourist attraction: Broading the concept of ‘Terroir’ as a design methodology [Phd dissertation]. Calgary: University of Calgary. [Link]
Moshabaki Esfahani, A. (2015). Architectural design requirements and standards in passive defense. Fen Bilimleri Dergisi (CFD), 36(4). [Link] 
Nakabayashi, I. (1993). Urban planning based on disaster risk assessment. Proceedings of the IDNDR Aichi/Nagoya International Conference, Nagoya, Japan, 1-4 November 1993. [Link] 
Serra, S. (2012). Architecture and urbanity of tourism. Paper presented at: 6th Conference of the International Forum on Urbanism, Barcelona, Spain, 25-27 January 2012. [Link]  
Scerri, M., Edwards, D., & Foley, C. (2016). The value of architecture to tourism. Paper presented at: 6th Annual CAUTHE Conference, Sydney, Australia, 8-11 February 2016. [Link]  
Sharifi, H. R. (2015). [Determining the position, key challenges, goals and strategies of passive defense in urban development plans (Persian)]. Scientific Journal of Passive Defense, 6(2), 75-89. [Link] 
Rattein, S. (1990). The role of media in hazard mitigation & disaster management. Disasters, 14(1), 36–45. [DOI:10.1111/j.1467-7717.1990.tb00970.x] [PMID]
Rezazadeh, N., & Sarbangholi, H. (2017). Architectural green spaces design of medical centers with passive defense approach. Modern Applied Science, 11( 2), 69-78. [DOI:10.5539/mas.v11n2p69]
Ragheb, A., El-Shimy, H., & Ragheb, Gh. (2016). Green architecture: A concept of sustainability. Procedia - Social and Behavioral Sciences, 216, 778-787. [DOI:10.1016/j.sbspro.2015.12.075]
Woodward, R. (2009). Military geographies. International Encyclopedia of Human Geography, 122-127. [DOI:10.1016/B978-008044910-4.00712-4]
Yousef Mohamed, A. S. (2018). Biomimetci architecture: Crafting a passive defense system in building skin to solve zero carbon construction dilemma. EQA-International Journal of Environmental Quality, 29, 1-28. [Link] 
 
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1402/5/17 | پذیرش: 1402/5/31 | انتشار الکترونیک: 1402/6/28

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به فصلنامه علمی دانش پیشگیری و مدیریت بحران می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

Designed & Developed by : Yektaweb